جدول جو
جدول جو

معنی پل تابان - جستجوی لغت در جدول جو

پل تابان
(پُ لِ)
نام پلی بر آب مرغاب در خراسان قدیم. (حبیب السیر جزء 3 از ج 3 ص 260 و 293)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(پُ لِ)
پلی و بندی است نزدیک هرات. گویند اسکندر اول آن پل ساخت و بعد از آن هرات را بنا کرد. (آنندراج). ونیز رجوع شود به حبیب السیر ج طهران جزء 3 از ج 3 ص 213 و 262 و 280 و 281 و 282 و اختتام ص 397 و 406
لغت نامه دهخدا
(پُ لِ)
پلی و بندی است نزدیک هرات. گویند اسکندر، اول آن پل را ساخته و پس از آن هرات را بنا کرده است. این نام در حبیب السیر (چ طهران جزء 3 از ج 3 ص 254) بصورت بالیان آمده است و در موضع دیگر (جزء 2 از ج 3 ص 120) بصورت بالان
لغت نامه دهخدا
(لِ تَبْ با)
تبانیان. نام خانواده ای ازنژاد امام ابوالعباس تبانی، شاگرد ابویوسف قاضی معاصر هارون الرشید عباسی است. از این خانواده فقها و دانشمندان نامی برخاسته و در عهد سامانیان و غزنویان در ماوراءالنهر و خراسان و غزنه متصدی قضا و فتوی و تدریس بوده و بر حنفیان ریاست داشته اند. از مشاهیر این دانشمندان ابونصر تبانی معاصر سامانیان و ابوصالح و ابوصادق و ابوطاهر تبانی معاصر غزنویان بوده اند
لغت نامه دهخدا
تصویری از پل تالار
تصویر پل تالار
آمفی تئاتر
فرهنگ واژه فارسی سره